-
اگر به دورترین نقطهی جهان برسد
شنبه 15 فروردین 1394 23:55
اگ ر به دورترین نقطهی جهان برسد نخواست او به من خسته ـ بیگمان ـ برسد شکنجه بیشتر از این؟ که پیش چشم خودت کسی که سهم تو باشد، به دیگران برسد.. چه میکنی؟ اگر او را که خواستی یک عمر به راحتی کسی از راه ناگهان برسد…... بیشتر ر به دورترین نقطهی جهان برسد نخواست او به من خسته ـ بیگمان ـ برسد شکنجه بیشتر از این؟ که...
-
دریایی از امید
یکشنبه 9 فروردین 1394 17:43
هیچگاه دلت را به روزگار مسپار که دریایی از ناامیدی است دلت را به خدا بسپار که دریایی از امید است... ......................................................................................... برای آشنایی با کتب جدید اینجا کلیک نمائید....
-
دی شد و بهمن گذشت فصل بهاران رسید / جلوه گلشن به باغ همچو نگاران رسیـد
شنبه 1 فروردین 1394 17:00
این عید پر از عطر دل انگیز خداست سرشار ترین آینه ی خاطره هاست نوروز خوشت همیشه رنگین با عشق آراسته با دلی که همراه خداست . . .
-
آسمان احساس
شنبه 1 فروردین 1394 00:06
آسمان احساسم ابریست... گرفته است... هوای باریدن دارد این دلم این احساسم.... و قلبم به مثال شیشه است انگار که با هر تلنگری می شکند خرد می شود و میمیرد... ................................................................................... برای آشنایی با کتب جدید اینجا کلیک نمائید....
-
اگر هیچکس نیست خدا که هست
پنجشنبه 28 اسفند 1393 22:53
دلت که گرفت دیگر منت زمین را نکش راه آسمان باز است پر بکش او همیشه آغوشش باز است نگفته تو را می خواند اگر هیچکس نیست خدا که هست ................................................................................ برای آشنایی با کتب جدید اینجا کلیک نمائید....
-
مرا کسی نساخت، خدا ساخت
چهارشنبه 27 اسفند 1393 22:54
دلم آنقدر کوچک شده که گمش کرده ام٬ دستم را روی سمت چپ سینه ام می گذارم و هیچ چیزی حس نمی کنم٬ انگار هیچ چیزی زیر پوستم نمی طپد٬ انگار قلبم از قفسه سینه من به جای دیگری کوچ کرده است٬ انگار قلب من از من پیشی گرفته و قبل از اینکه من کسی یا چیزی یا جایی را ترک کنم مرا ترک کرده است مرا کسی نساخت، خدا ساخت، نه آنچنان که کسی...
-
بارالها...
سهشنبه 26 اسفند 1393 22:50
بارالها .... از کوی تو بیرون نشود پای خیالم .... نکند فرق به حالم .... چه برانی ...! چه بخوانی ...! چه به اوجم برسانی ...! چه به خاکم بکشانی ...! نه من آنم که برنجم ... نه تو آنی که برانی ... نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم ... نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی ... در اگر باز نگردد !! نروم باز به جایی پشت دیوار...
-
فقط خدا
سهشنبه 26 اسفند 1393 01:44
گیله مرد میگفت : نداشته ها و تنهایی های کوچک با چیزها و آدمهای کوچک پر میشوند ؛ نداشته ها و تنهایی های خیلی خیلی خیلی بزرگ ، فقط با خدا ... مهم نیست در این زمین خاکی چقدر تنها باشیم و چقدر حرفهایمان برای دیگران غیر قابل فهم باشد و وقت انسانها برایمان کم ... شکر که خدا هست و او جبران تمام دلتنگی ها و مرهم تمام زخمهاست...